بارون ببار
Monday, 30 Farvardin 1395، 08:34 PM
دلم گرفته است.
نه این که اتفاق بدی افتاده باشد...نه!
اما این لحظه ها که می گذرند مرا و می روند آن قدر بی رحمند که قلبم را جا بگذارند.
زیرا گاهی آن جا که هستی، نیستی.
نه این که نباشی...سرت جای دیگر است.
گاهی زمان و مکان فقط،یک دروغ بزرگ است که هر لحظه توی ساعت و تقویم تکرار می شود.
دلم می خواهد یک لحظه به آسمان خیره شوم و تنها به قطره های سرد فکر کنم.
دلم گرفته است...و این بار فکر تو آرامَش نخواهد کرد...
*سکوووووت..
*ببار ای بارون ببار...
95/01/30