مریمانه

گٌمَم نکن....

مریمانه

گٌمَم نکن....

جای تو راخالی میکنم
در تمام عکس هایی ک تنها میگیرم
در تمام سفرهایی ک تنها میروم
و تمام لبخند هایم...
کاش میشناختمت،
کاش میشناختیم..

منوی بلاگ

پس از ی ساااال کوفتی....

Wednesday, 11 Azar 1394، 05:03 PM

زنی که حرفهایش را

به موهایش سنجاق می کند ...

نگرانی هایش را به ناخن هایش

رنگ می زند ...

آرزوهایش را 

به عروسک هایش می گوید ...

و گاه و بی گاه 

نگرانِ عدد شناسنامه اش می شود ...

دیوانه نیست 

اما کم دارد ...

چیزی به نام عشق

در کیفش 

کم دارد ... 




*باران و من و فاصله و بغض نفس گیر_یک شعرِ ترِ خسته ی پوسیده ی دلگیر

* من خودم مرگ خودم را ب خودم فهماندم_مرده‌ام باز کمی درد در ابعادم هست..

*گلوم درد میکنه..چشمای زشتم هم..

*ای کاش میشد بعضیا رو چندبار واسه اولین بار ملاقات کرد.اه

*همین!

94/09/11
مریمی

نظرات  (۱)

باشد بنای خیری
پاسخ:
نه بابا.......
خیر چیه؟؟؟؟
اونم سر اون موضوع....

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی